طاهره قلی پور زیبد؛ محمد شایگان مهر؛ محمد جعفری
چکیده
اسطورههای سیمرغ و عنقاء یکی از نمودهای وحدت اندیشۀ بشری است. پرواز، آرزوی دیرینه و میل به جاودانگی بشر درآنها متصوّر است. اساطیربه دلیل بنمایههای تاریخی و اهمیت در حماسه و امثال تجلی یافتهاند. نگارندگان در این جستار به بررسی سیمرغ شاهنامۀ فردوسی و عنقاءِ مجمع الامثال میدانی به روش تطبیقی- تحلیلی با هدف تحلیل ریشههای ...
بیشتر
اسطورههای سیمرغ و عنقاء یکی از نمودهای وحدت اندیشۀ بشری است. پرواز، آرزوی دیرینه و میل به جاودانگی بشر درآنها متصوّر است. اساطیربه دلیل بنمایههای تاریخی و اهمیت در حماسه و امثال تجلی یافتهاند. نگارندگان در این جستار به بررسی سیمرغ شاهنامۀ فردوسی و عنقاءِ مجمع الامثال میدانی به روش تطبیقی- تحلیلی با هدف تحلیل ریشههای کهن و بیان وجوه اشتراک و افتراقشان پرداختند. از یافتههای تحقیق برمیآید که سیمرغ و عنقاء ریشه در فرهنگ اوستا و زبان سامی داشته و وجود تصاویر ترکیبی و دگرگونی، عامل پیدایش نیروی خیر و شرشان است. احساس ترس و سرخوردگی باعث پیدایش اینگونه اساطیر خونخوار است. ارتباط سیمرغ باگیاه بیمرگی نمود عقل و خرد، و عنقاء درمحیط خشک تجلی نماد مرگ است. در این پژوهش شباهتهایی ازجمله ویژگیهای عجیب، زاد و ولد و سکونت... و تفاوتهایی مانند؛ محتوا، هدف و نوع عمل... بررسی گردیدهاست. منشاء اشتراکات فطرت انسانی، اعتقادات دینی و تخیلات جمعی است و تفاوتها به محیط بازمیگردد. در بازآفرینی داستانها مشخصشد مرگ و امید، جادو و خرد در آن دوره بر جامعه ایران حاکم بود. درحالیکه برجامعه عرب مرگ و جادو سایه افکنده بود. دو اسطوره با هستی و آرمان بشر تناسب داشته و تحولات اجتماعی بعد از اسلام در شباهت بیشترشان مؤثر بوده است.